دهمين دوره از انتخابات رياست جمهوري در جمهوري اسلامي ايران، با همه فراز و فرودهايي كه براي آن متصور شده بود، سرانجام به روز انتخاب و نتيجه نهايي رسيد؛ روزي كه همگان با شور و شوقي وصفناپذير و با آگاهي كامل نسبت به لزوم و اهميت حضورگسترده در انتخابات، رأي خود را به صندوقها ريختند. آنگونه كه در عموم طيفهاي جامعه، اعم از گروههاي سياسي و غيرسياسي مشهود بود، اين دوره از انتخابات، مطلوبيت ويژهاي را در ميان آحاد ملت ايجاد كرده بود و هر ايراني را در داخل و خارج از كشور با هر سليقه و انگيزهاي كه در ذهن داشت، به پاي صندوقهاي رأي كشاند، به گونهاي كه اين فضاي باز در تمام مسيرحركت به سمت روز سرنوشت همواره با آتش تهيه رسانههاي تبليغاتي بيگانگان همراه بود و نهايت تلاش خود را بر ايجاد انحراف در جلوگیری از روند اجماع و وحدت ملي براي كارشكني در فرآيند تكاملي رفتارهاي دمكراتيك ملت ايران اسلامي به كار گرفتند.
انتخابات دهم، نمادي آشكار از رشد و بلوغ عمومي جامعه ايران در سير تثبيت شايستگيهاي برتر فرهنگي و شعور سياسي آنان نسبت به بسياري از ملل و دول دور و نزديك بود كه در رأس آن، تلاش براي عرضه و نمايش الگوي دمكراسي ايراني ـ اسلامي به جهانيان است؛ الگوي ملي و بومي كه برگرفته از منش، فرهنگ كهن و اعتقادات عميق اسلامي و با تكيه بر ارزشهاي والاي انساني است. در اين الگو سياسي ـ حاكميتي همه امور و تصميمگيريها به مردم و در راستای حفظ و ترويج شئونات والاي انساني هستند.
بر اين اساس است كه رفتار مردم ايران در اقدامات جمعي كمتر قابل پيش بيني بوده و در ادبيات سياسي به جامعهاي غير قابل پيش بيني شهرت دارد، زيرا تجربيات حاكي از آن است كه در ميان ملت ايران و به ويژه پس از انقلاب اسلامي با موهبت حق رأي و انتخاب و ارجگذاري به ارزشهاي انساني در حاكميت اسلامي که اداره اموركشور به رأي و نظر عمومي واگذار شده است، مطالبات و نوع نگاه مردم به كانديداها را نميتوان صرفا از يك زاويه خاص مورد بررسي قرار داد، به گونهاي كه در ادوار گذشته، به رغم تحليلها و ديدگاههاي نخبگان و ميزداران عرصههاي قدرت و سياست، شاهد انتخابهايي بودهايم كه مورد اقبال گسترده لايههاي متوسط و عمومي جامعه بوده و طبقات نخبه كمتر تصور آن را داشتهاند؛ بنابراین، اين فرآيند و به ویژه روند انتخابات دهمين دوره از انتخابات رياست جمهوري كه بر خلاف ادوار گذشته، عموما با چراغ خاموش احزاب و باندهاي سياسي همراه بود و از سوي ديگر، حضوركمي و كيفي بسيار مؤثر كانديداها در ابتكار عمل مناظرههاي تلويزيوني كه زاد و توشه كانديداها را در ابعاد فكري، ارزشي و توان اجرايي براي مردم آشکارتر از شناخت قبلي آنان نمود و نيز شعور سياسي و آگاهي عمومي در انجام بهينه وظايف ملي و اعتقادي، سبب شد تا اين بار، همه آمدند و به مراتب بيش از گذشته در يك همافزايي ملي ـ ارزشي، صحنههاي جذابي را در اين دوره از انتخابات خلق کرده و معارضان خارجي را با معادلهاي پيچيدهتر از گذشته متحير کردند، اما اينكه همه آمدند و با حضوري وصفناپذير، مشاركت يكپارچه خود را به نمايش گذاشتند، حاكي از مطالباتي است كه نظام در يك نظم و نسق استراتژيك و با رسیدن به تحقق اهداف سندچشم انداز بيست ساله كشور در قالب دهه چهارم نظام كه مزين به دهه پيشرفت و عدالت است، براي دستيابي به توسعه پايدار تبيين نموده و مردم نيز با اين حماسه بيش از 70 درصدي حضور خود از رئيسجمهور برگزیده، خواستار استمرار اين حركت به سمت جلو بوده و با ميثاق دوباره با نظام، اعلام نمودند كه به لحاظ نبود تشكيلات حزبي مورد اطمينان عمومي در خود كنترلي امور جامعه، مطمئنترين داور و قاضي نهايي بر تمامي امور جامعه و در بررسي كارنامه عملكرد مسئولان كشور همين مردم هستند و برای همین، برنامهگرايي و توجه ويژه به عملياتي نمودن تدابيري كه كانديداي منتخب ارایه کرده است، امروز مورد مطالبه عموم مشاركت كنندگان در اين انتخابات است و تحقق اين مهم نيز ضمن استمرار حضور مردمي، مستلزم وحدت نظر و حمايت عملي دیگر كانديداهاست تا در يك فضاي ارزشي و بر محور مباني اعتقادي بسترهاي توسعه همه جانبه كشور تسريع و شكوفا شوند.
نبيالله رشنو